دیلی جالب

۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه

جک و لطیفه

به یارو میگن دگرگونی یعنی چه ؟
میگه : یعنی این گونی نه یک گونی دیگه!!

************************

وزیر صنایع طی یک نشست خبری صبح فرد اعلام خواهد کرد:
ایران به زودی خودروی اسلامی می سازد ، که مشخصات این خودرو طبق استانداردهای ملی و اسلامی اینگونه خواهد بود :

هنگام حرکت صلوات می فرستد !
اگر سرعت از 80 بالاتر برود آیه الکرسی می خواند،
در صورت بروز حادثه ، فاتحه می خواند....

************************

دانشجوی پسر + دانشجوی پسر = انتظار برای رسیدن دو دانشجوی دیگر جهت بازی حکم!
دانشجوی دختر + دانشجوی پسر = عشق
دانشجوی دختر + دانشجوی دختر = غیبت از یک دانشجوی پسر

************************

یارو میره خواستگاری ، بعد که دختره رو میبینه ازش می پرسن: خوب چطوره؟ پسندیدی؟
میگه : اینجوری که نمیشه . یه محرمیتی چیزی بخونین ، درست و حسابی ببینمش. اونا رو محرم می کنن و یارو حسابی می بیندش. ازش می پرسن: خوب بالاخره پسندیدی؟
جواب میده : نه! دماغش خیلی بزرگه!

************************

مادر و بچه جلوی قفس میمونه ...
بچه : مامان این میمون شبیه عمه کبری است...
مادر : وای! عزیزم اگه به گوشش برسه خیلی ناراحت میشه ها.
بچه : مامان من خیلی یواش گفتم میمونه نشنید!

************************

یه دختر مسیحی میره پیش کشیش میگه : من هر دفعه از جلوی آینه رد میشم ، به خودم میگم چقدر خوشگلم ، آیا من گناه می کنم؟
کشیشه می گه : نه دخترم شما گناه نمی کنی ، اشتباه می کنی!

************************

یارو همش لباس مشکی می پوشیده دوستاش بهش میگن چرا همش مشکی می پوشی؟
میگه : آخه من ختم روزگارم!!!

************************

اصفهانیه بعد از 25 سال دوستش رو تو خیابون میبینه میگه : آقا عباس خودتی؟ اون یکی میگه : آره ، شما؟ جواب میده من فلانی ام! آقا موسی میگه : بعد از 25 سال تو از کجا شناختی منو؟ یارو میگه : قیافت که خیلی عوض شده ولی از رو کت و شلوارت شناختمت!!!

************************

گربه از مامانش می پرسه بابای من کیه؟
میگه نمیدونم اون لحظه سرم تو نایلون زباله بود!




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر